برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان معرفت یک عشق pdf از آیناز آدین و م.بیرامـی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان آیناز آدین و م.بیرامـی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان معرفت یک عشق
تـوی دنیای من پر از غمه. پر از شادی های مبهمه،پر از و دم و باز دمه.
آری من هیچگـاه از امـیـد دست نخـواهیم کشیـد و تـو بدان که من
تا لحظه ی فرا رسیـدن مرگم در کنار تـو خـواهم ماند یار من!
روزی که خبرِ مرگم به گوشِت بخـوره
اولش باخـودت مـیگی
این همونی بود که اذیتش کردم
ناراحتش کردم
یاد شوخیام وشیطنتهام وخنده هام مـیوفتی
باخـودت مـیگی حیف شـد
کـاش بهش گفتـه بودم که دوسش دارم
کـاش انقدر ناراحتش نمـیکردم
کـاش بجای کل کل وشوخی باهاش
بجای تنها گذاشتنش، کنارش مـیموندم
سرِ خاکم بغضت مـیگیره! آخه اون موقع خـودم یه لبخند گوشـه لبمه
بلاخره تموم شـد؛ غصه هام، سختیام، دلتنگیام،استرسام…
هه…
جالبه حتی اشکهام تموم شـدن بلاخره
دیگـه با هر تلنگری تـو چشام آشوب نمـیکنن واس رها شـدن
دیگـه دلم تنگ نمـیشـه واسه ی تـو!
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان دل های لژیونر
قسمت اول رمان معرفت یک عشق
#رستا
تـو اتاق کنفرانس نشستـه بودی م وبه حرف های سرهنگ عبداللهی گوش مـیکرد یم کس ی
که خشک ی و مغروری ش
زبون زد عالمه، کس ی که وقت ی راه مـیره هیچکس جرعت نداره صداش دربیاد. نمـیـدونم از
اول اینطور ی
بوده یا شغلش اونو موجب مـیکنه که ای نطور ی باشـه. با ختم جلسه ای که گفت همه
پاشـدیم و احترام نظامـی
دادیم و به بیرون رفتیم داشتم به سمت اتاقم مـیرفتم که با یک نفر برخـورد کردم تا سرمو
بردم باالا دیـدم مهساست سری ع پری دیم بغل هم وااایی چقدر دلم واسش تنگ شـده بود دو هفتـه بود
ندیـده بودمش وقت ی آبجیم
و بی رحمانه ازمون گرفتن و …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید