رمان

دانلود رمان بی سرو ته pdf از مریم پورمحمد با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بی سرو تـه pdf از مریم پورمحمد با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مریم پورمحمد مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان بی سرو تـه

عشق را دست کم نگیر..!

با عشق محال ممکن مـی شود..!

با عشق زندگی زیبا مـی شود..!

مـیلا دختری که نمـی تـونه حرف بزنه..!

دو برادری که عاشق مـیلا مـی شن..!

ولی؟؟

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان نگـهبان آتش

قسمت اول رمان بی سرو تـه

چشم گشوده وبه اطراف نگریست وبه اولین چیزي که فکر کردآن است

که نمـیتـواندخـواب شیرین اول صبح رابه چیزي ترجیح دهد.

با خـواب آلودگي به طرف سرویس رفت تاآبي به سرورویش بزند

درآیینه به خـود خیره شـد،دختري باچشمان سیاه وموهایي به همان رنگ

وفکر کردچه مـیشـداو هم آوایي داشت تابتـواند حرف بزند؟

اشک درچشمان رنگ شبش جمع شـد،سالها مـیشـد که کـارهرشب

وروزش

گریه کردن شـده بود

همانطور که خیره به خـود مـینگریست صداي باز شـدن لوالي در وبعد

صداي برادر بزرگش مـیالد راشنیـد،تعجب کردبرادرش این وقت از

ساعت درخانه چه مـیکرد!؟

مـیالد: مـیالاااااا عشق داداش،کجایي؟ بیاپایین عزیزم مهمون داریم.

باعجله اشک هاي رختـه اش راپاک کرد،همان حرف برادرش که

مهمان داریم کـافي بودتابه پوشش خـود سروساماني دهدیک دامن کلوش

بایک

بلیز آستین بلند به همراه یک شال سیاه پوشیـدوبه طرف پایین دویـد.

ازاین طرف مهمان مـیالد که دوست وشریک جدیـدش در کـارخانه بود

بایکدیگر صحبت مـیکردندو یارا فکر مـیکرد این برادري که براي دیـدن

خـواهر یکي یکدانه اش له له مـیزند،چرا خـواهرش جواب این برادر

مهربان وجانسوز را نمي دهد….!؟در همـین لحظه،چشمش

به پله ها افتاد که دختري با عجال پایین

مي آیـد،دختري که از همان فاصله هم غم در چشمان زیباو دلربایش

پدیـدار بود واما دخترک با عجله بدون تـوجه به مهمان تازه وارد

در آغوش برادرش حل شـدو برادري که با عشق خـواهرش را در

آغوش جاي داده بود.دخترک برگشت و پشت..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا