برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان جیب بر خیابان جنوبی pdf از محدثه سادات موسوی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان محدثه سادات موسوی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان جیب بر خیابان جنوبی
راجب دختری به اسم پرینازه که تـوی بچگی اتفاقاتی مـیوفتـه و خانواده شون از هم مـیپاشـه و
مقصر تمام اتفاقات کینه ی کهنه و بزرگی هست که سامان اذر از بچگی تـوی دلش بزرگ مـیکنه و
باعث مـیشـه پریناز به راه های نادرست کشیـده بشـه تـوی همـین بین
وقتی که غرق تـو منجلاب گناهه کسی رو مـیبینه که زندگیش رو تغییر مـیـده
سختی داره جدایی داره اما پایانش عشقـی خالص و قشنگـه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان آنلاین کـابوس نامشروع ارباب مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان جیب بر خیابان جنوبی
کـاله پشمـی مشکیمو جلوتر کشیـدم جوری که ابروهای حناییم زیر کـاله گم شـد لبه های
کـاپشن رنگ و رو رفتـه ی کرمـی مو جلوتر کشیـدم گوشـه ی بازار شلوغ ایستادم انگشت
اشاره مو کشیـدم زیر بینیم با گوشـه ی چشمام همه جارو زیر نظر گرفتم یه خانوم مسن با
چادر خب این چادر داره مسن هم هست گناه داره چشم چرخـوندم و رسیـد به یه پیر مرد که
از صد قدمـی معلوم بود از من نیازمند تره پوفی کردمو چشمم خـورد به پسر جوونی با
چشمام مثل گرگ زیر نظر گرفتمش تیپش که خـوبه یه شلوار یخی با پیرهن قرمز تنشـه
دنبالش راه افتادم آروم و بی صدا با قدم های کوتاه و با خـوشحالی دیـدم جیب سمت
راستش باد کرده چشمام برق زد لبخندی زدم ولی سریع جمعش کردم و زیر چشمـی به
اطراف نگـاه کردم همه مشغول کـار خـودشون بودن پسره هم با تلفن صحبت مـیکرد تیغ رو
از جیب کـاپشنم در آوردم آروم روی دستم کشیـدم و از تیزیش مطمئن شـدم آروم رفتم
جلو به یه قدمـیش رسیـدم تیغ رو زدم روی
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید