برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ظالم دوست داشتنی pdf از نرجس کـاویانی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نرجس کـاویانی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/تخیلی
خلاصه رمان ظالم دوست داشتنی
گـاهی دلم هوای چشمانش را مـیکند
هوای آن دو گوی آبی ….
هوای آن لبخند زیبای فرشتـه گونه اش را….
هوای آن رفتار بچه گـانه اش را...
اما او بی رحم تر از چیزی است که بخـواهد به من نگـاهی بیندازد
ای کـاش یکبار دیگر خـودش را تسلیم من مـیکرد تا تمام دنیا را برایش بع زانو در بیاورم
ای ظالم دوست داشتنی دلم برایت تنگ است
#شناختن_اعضا
گفتم قبل از اینکه رمانو بذارم یکم براتـون از شخصیت ها بگم
براتـون خلاصه نمـیگم تا خـودتـون بخـونیـد
(ترجمه ی اسمشون و اینکه اسم چ اشخاصی بودن که من استفاده کردم)
اشخاص اصلی ما فعلا این افراد هستن👇
آرشان : مرد، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
آمـیتریس: اسم دختر داریوش دوم و همسر خشایارشا
آسا: اسم دختر شاپور دوم
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تلاقـی عشق و خـون
قسمت اول رمان ظالم دوست داشتنی
کلاس تموم شـد کیفمو روی کولم انداختم و از سرجام بلند شـدم
یکی از دخترا با جیغ وارد کلاس شـد
و گفت:بدویین دم در دانشگـاه دو تا از تازه واردا دعوا مـیکنن
همه با دو رفتن بیرون
نمـیـدونم چرا حس کردم اونا رو مـیشناسم
قدم برداشتم و از کلاس خارج شـدم
جلوی در دانشگـاه به صورت دایره ای چند نفری که لباس مخصوص
تنشون بود ایستاده بودند و دو نفر اون وسط دعوا مـیکردن
نگـامو چرخـوندم و وسط رو دیـدم
با دیـدنشون کتاب تـو دستم از دستم افتاد روی زمـین
اینجا چیکـار مـیکردن؟
آرشان به قصد کشت آریا رو مـیزد
با ترس نگـاشون مـیکردم
انگـار متـوجه ی وجودم شـدن که به طرفم نگـاه کردن
آرشان سریع تر نگـاشو ازم گرفت و آریا رو خـوابوند و نشست
روش ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید